برش هاسه شنبه ۱ آبان ۱۴۰۳

حسن معاشرت با همسر در سیره شهید فضل الله محلاتی

کلام شهیدان: فرازی از وصیت نامه شهید سلیمانی : شهدا را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید.

خیلی زود به من بر می خورد و قهر می کردم و یا تهدید به قهر می کردم؛ ولی فضل الله نمی گذاشت کار به جاهای باریک بکشد کافی به بود که بخندد، یا شوخی کند و حرف تو حرف بیاورد تا من آرام شوم.

وقتی که عصبانی می شدم و خونم به جوش می آمد، کسی جلو دارم نبود. صدایم بلند تر می شد و بهانه گیری هایم زیاد. فضل الله هم که اهل تلافی نبود. کارش فقط خنده بود و خوش زبانی؛ اما وقتی می دید همین حربه هم، آمپرم  را بالاتر می برد، تنها کاری که از دستش بر می آمد این بود عبایش را روی دوشش می انداخت و می رفت حرم تا پرم به پرش نگیرد؛ اما با همان خنده یک دقیقه پیش.

وقتی می رفت بیشتر حرص می خوردم و تصمیم می گرفتم که اگر برگردد یک کلام هم باهاش حرف نمی زنم.

وقتی پایش را می گذاشت داخل خانه، با همان خنده اش می گفت: «سلام سلام، سلام خانوم»، پقی می زدم زیر خنده و اصلا یادم می رفت که بنا داشتم بر قهر و غضب.

در این زندگی ۳۱ ساله، حتی یک ساعت نشد که با من قهر کند.

راوی: اقلیم سادات شهیدی؛ همسر شهید

مجموعه نیمه پنهان ماه، جلد ۲۱؛ محلاتی به روایت همسر شهید، نویسنده: معصومه شیبانی، ناشر: روایت فتح، نوبت چاپ: دوم- ۱۳۹۵؛ صفحه ۱۷-۱۶٫

به این پست امتیاز دهید.
حتما بخوانید:  کتاب هایی که شهید عماد مغنیه مطالعه می کرد

مطالب زیر رو هم از دست ندید…

نظرات و ارسال نظر