برش ها - صفحه 100 از 111 - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام و خاطرات دفاع مقدس

بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمين و الصلوه و السلام علي اشرف الانبياء والمرسلين ابي القاسم محمد صلي الله عليه و علي اهل بيته الطيبين الطاهرين. و اما بعد از حمد خداي تبارك و تعالي و درود به پيغمبر […]

شهید سید کمال فاضلی دهکردی عملیات محرم که ترکش خورد، دکترها از زنده ماندنش قطع امید کردند. خواب مادرش فاطمه زهرا (س) را دید. حضرت فرموده بود: پسرم! بلند شو. تو شفا گرفتی. اما باید قول بدهی جبهه را ترک […]

برش هشتم از سیره رسول خدا (ص) با موضوع تواضع و فروتنی: خیلی متواضع بود. اجازه نمي داد كسي به پايش بلند شود و هر پياده اي را تَرك مركبش سوار مي كرد؛ حتي اگر به سختي مي افتاد. وقتي […]

برش سوم از سیره امام حسن عسکری (ع) با موضوع پاسخ گویی به شبهات و دعوت به تفکر: از توصیه هایش، دعوت به تفکر بود. زیبایی عقل و فکر را، جمال باطنی انسان معرفی می کرد.(۱) می فرمود: عبادت فقط […]

شهید ابراهیم هادی روضه خوان هیئت بود. روضه های حضرت زهرایش خیلی جان سوز بود.  همه فکر و ذکرش مزار بی نشان حضرت زهرا (س) بود و علاقه خاصی به شهدای جاوید الاثر داشت. خودش هم دوست داشت بی نشان […]

جلسه‌ داشتيم‌. بعضي‌ها دير رسيدند. باقري‌ را تا آن‌ روز نمي‌شناختم‌. ديدم‌ جواني‌ بعد از خواندن‌ چند آيه‌ شروع‌ كرد به‌ صحبت‌. فكر كردم اعلام‌ برنامه‌ است‌. بعد ديدم‌ قرص‌ و محكم‌ گفت‌ «وقتي‌ به‌ برادرا می گوییم ساعت‌ نُه‌ […]

کتاب شهید مهدی زین الدین نویسنده: مهدی قربانی تهیه، تنظیم: مؤسه فرهنگی حماسه ۱۷ ناشر: انتشارت حماسه یاران تاریخ نشر: اول- ۱۳۹۳ قطع: پالتوئی تعداد صفحات: ۹۴- مصور این کتاب اولین جلد از مجموعه “ستارگان حرم کریمه” می باشد که […]

با بیت المال میانه خوبی نداشت. نمی خواست زیر دَین مردم برود. رفته بودم تدارکات تا یک سری وسایل برای سید حمید بگیرم. مسئول تدارکات گفت: سید حمید چیزی از ما نمی گیرد. معمولا وسایلش را خودش از شهر تهیه […]

برش دوم از سیره امام حسن عسکری (ع) با موضوع صبر وشکیبائی: اسوه صبر و شکیبائی بود. این را می شود از زندگی در حصر سامراء و عمر ۲۸ ساله اش فهمید. صبر را از عوامل زیاد شدن دوستان ، […]

شهید محمد ابراهیمیان شب حمله همه پشانی بند ها را ریخته بود به هم.  داشت دنبال سربند «یا فاطمة الزهرا (س)» می گشت. بچه ها گفتند: مگر فرقی می کند، یکیش را بردار؟ گفت: من مادرندارم. دلم خوش است وقتی […]

هي‌ مي رفت‌ و مي‌آمد. براي‌ رفتن‌ به‌ خانه‌ دودل‌ بود. يادش‌ رفته‌ بود نان‌بگيرد. به‌ش‌ گفتم‌ «سهميه‌ي‌ امروز یک عدد نان‌ و ماست‌ پاكتي است، همین را بردار و برو.» گفت‌ «این را داده اند اين‌جا بخورم‌، نمی دانم […]

برش اول از سیره امام حسن عسکری (ع) با موضوع نماز و عبادت: عبادتش از جهت کمیت و کیفیت نمونه بود. دو تن از سخت گیر ترین زندان بانانش، با دیدن عبادتش منقلب شده و خود عابدی شدند. می گفتند: […]