عباس اهل ارتباط با بدنه مردم بود. وقتی دزفول بودیم، برای گشت و گذار اطراف شهر، زیاد می رفتیم. شوش دانیال و سبز قبا. دوستانی هم از روستاهای اطراف پیدا کرده بودیم و از آنها لبنیات محلی می خریدیم.
اصفهان هم که بودیم عادت رفت و آمد با روستائیان اطراف را داشت. استامبولی پلو ی مان را بر می داشتیم و می رفتیم د رجمع آن ها. اصرار داشت ساده ساده بپوشم تا آنها تفاوتی بین ما و خودشان احساس نکنند.
کتاب آسمان؛ بابائی به روایت هسر شهید، نویسنده: علی مرج، ناشر: روایت فتح، تاریخ چاپ: ۱۳۹۱- سیزدهم؛ صفحات ۳۳ و ۲۵٫
به این مطلب رای دهید.
00
لینک کوتاه شده