علی رضا به قرائت قرآن بسیار اهمیت می داد. مهم تر از آن به ترجمه و معانی آن بسیار توجه می کرد. یک بار در گوشه ای از مسجد نشسته بود. غرق در قرآن بود. بعد هم رفت پیش یکی از دوستان در مورد بعضی از آیات شروع به سؤال و جواب کرد.
وقتی می خواستیم از مسجد بیرون برویم، گفتم: «خیلی تو قرآن غرق شدی؟».
با تعجب نگاهم کرد. خیلی آرام گفت: «ما خیلی غافل هستیم. ما فقط داریم عمرمون رو هدر میدیم. این قرآن مثل یه نامه است که خدا برای ما نوشته ما نباید بدونیم خدا چی گفته و از ما چی می خواد!؟».
برای من شنیدن این جواب از بچه ای که شوخ و کم سن و سال بود، خیلی عجیب بود. من بعدها خیلی روی حرفهای این پسر فکر می کردم. علیرضا واقعاً انسان خود ساخته ای بود. خیلی بزرگتر از سنش می فهمید.
کتاب مسافر کربلا؛ زندگی نامه و خاطرات شهید علی رضا کریمی. نویسنده و ناشر: گروه فرهنگی و انتشارات شهید هادی، صفحه ۳۳-۳۴٫
به این مطلب رای دهید.
41
لینک کوتاه شده