برش هاسه شنبه ۱ آبان ۱۴۰۳

شهید علی ماهانی و میل به هندوانه

کلام شهیدان: فرازی از وصیت نامه شهید سلیمانی : شهدا را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید.

مدتی در جزیره مینو مستقر بودیم.  شهید علی آقا ماهانی کنار  نهر، کلاس درس قرآن گذاشته بود. قرار شد ما هم بعد از رساندن  اسلحه و مهمات به اروند خودمان را به جمع برسانیم.

وقتی برگشتیم آخر کلاس بود و بچه ها مشغول هندوانه خوردن.  گفتیم: این هندوانه از کجا؟ 

گفتند: بعد از درس، علی آقا گفت:  دلتان چه می خواهد؟  هرکس چیزی گفت. علی آقا گفت هندوانه باشد خوب است. داشتیم می خندیدیم که نگاهمان به آب افتاد.  هندوانه ای ده کیلویی روی آب روان بود. اول فکر کردیم پوست هندوانه است، وقتی گرفتیمش هندوانه ای سالم بود و همه از آن خوردند.

تنها کسی که از دیدن آن خوشحال نشد، خود علی آقا بود.  نمی خواست بچه ها به چشم عارف نگاهش کنند.

راوی: حمید شفیعی

کتاب رندان جرعه نوش؛ خاطرات حمید شفیعی، نویسنده و راوی: حمید شفیعی، تدوین گر: محمد دانشی، ناشر: سماء قلم، نوبت چاپ: اول- ۱۳۸۴؛ صفحه ۶۱ و ۶۲.

به این پست امتیاز دهید.
حتما بخوانید:  فقط یک ماه؛ خاطره ای از شهید تورجی زاده

مطالب زیر رو هم از دست ندید…

نظرات و ارسال نظر