برش هاسه شنبه ۱ آبان ۱۴۰۳

رویاهای صادقه شهید سید حسن موسوی

کلام شهیدان: فرازی از وصیت نامه شهید سلیمانی : شهدا را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید.

پیر مرد با تقوایی به نام سید حسن موسوی بود. اهل نماز شب بود. برخی از شب ها مرا هم بیدار می کرد. اشک مثل نور بر روی محاسن سفیدش جاری می شد.

یک روز گفت: «من یک بار در خواب دیدم که زخمی شده ام و چند وقت بعد از همان جایی که در خواب دیده بودم، مجروح شدم. اکنون خواب شهادت دیده ام. این روز ها با خداوند درد دل می کنم».

در همین روزها در مانور به عنوان فرمانده نیروهای خط شکن شرکت کرد.
شهید صیاد شیرازی می گفت: من اگر چند تا مثل این سید داشتم، ارتش را سر و سامانی می دادم. هر چه اصرار کرد نرفت.

او سر انجام در همین عملیات(والفجر یک) در منطقه زبیدات به شهادت رسید.

راوی حمید شفیعی

کتاب رندان جرعه نوش؛ خاطرات حمید شفیعی، نویسنده و راوی: حمید شفیعی، تدوین گر: محمد دانشی، ناشر: سماء قلم، نوبت چاپ: اول- ۱۳۸۴؛  صفحه ۸۸ و ۸۹٫

به این پست امتیاز دهید.
حتما بخوانید:  مسئول تدارکاتی که غذا را در سنگرش پخش می کرد

مطالب زیر رو هم از دست ندید…

نظرات و ارسال نظر