برش هاسه شنبه ۱ آبان ۱۴۰۳

بهانه روضه امام حسین در سیره شهید علی چیت سازیان

کلام شهیدان: فرازی از وصیت نامه شهید سلیمانی : شهدا را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید.

رفته بودیم شناسایی. پشت عراقی ها و بودیم و تا مقر نیروهای خودی، پانزده کلیومتر فاصله داشتیم. علی آقا جلوی من حرکت می کرد.

http://www.boreshha.ir/wp-content/uploads/2017/11/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%DA%86%DB%8C%D8%AA-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D9%86-693x1024.jpg

ناخواسته پایم به پاشنه کفشش گیر کرد و کف کفشش کنده شد. با شرمندگی گفتم: علی آقا! بیا کفش من را بپوش. اما با خوش رویی نپذیرفت و تا مقر با پای برهنه و لنگ لنگان آمد.

وقتی برگشتیم با دیدن پاهای زخمی و تاول زده اش، باز شرمنده شدم. اما ایشان از من تشکر کرد.

متعجبانه گفتم: تشکر چرا؟

گفت: چه لذتی بالاتر از همدردی با اسیران کربلا. شما سبب توفیق بزرگی برای من شدید. تمام این مسیر برای من روضه بود؛ روضه یتیمان ابا عبد الله.

راوی: حسین علی مرادی؛ هم رزم

کتاب دلیل؛ روایت حماسه نابغه اطلاعات عملیات سردار شهید علی چیت سازیان، نویسنده: حمید حسام، ناشر: سوره مهر، تاریخ چاپ: ۱۳۹۶- چاپ دوم (اول ناشر)؛ صفحه ۷۴٫

به این پست امتیاز دهید.
حتما بخوانید:  برخورد با اسیر در سیره سید مجتبی هاشمی

مطالب زیر رو هم از دست ندید…

نظرات و ارسال نظر