برش هاجمعه ۳۰ شهریور ۱۴۰۳

برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام و خاطرات دفاع مقدس

کلام شهیدان: فرازی از وصیت نامه شهید سلیمانی : شهدا را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید.

https://basirat.ir/files/fa/news/1397/8/21/48525_173.jpg

کدام اسلام؛ سخنرانی شهید باهنر

قسمتی از سخنرانی شهید باهنر در مسجد جامع آبادان در سال ۱۳۴۲ش: ما پیرو کدام اسلام هستیم؟ اسلام معاویه یا اسلام علی (ع)؟ اسلام معاویه، مشتی تشریفات ظاهری دینی: مسجد می ساختند؛ نماز می خواندند؛ قرآن می خواندند؛ هر چه […]

مسئول مردمی؛ خاطره ای از شهید رجایی

یک‌بار با شهید رجایی می رفتیم برای نماز. تا رسیدیم اتاق ارباب رجوع نخست وزیری، پیرمردی با دیدن ایشان بلند شد و یقه شان را محکم گرفت. یکی از محافظان تا آمد پیرمرد را از او جدا کند، ایشان در […]

اربعین زندانهای عراق به روایت سیدناصر حسینی

یکشنبه دهم مهر ۱۳۶۷ – تکریت – کمپ ملحق اربعین آقا امام حسین است. برای اجرای برنامه‌های مذهبی محدودیت داشتیم. حیدر راثی را می‌شناختم. تُرک بود و بچه گوگان تبریز، یکی دو بار به‌دور از چشم عراقی‌ها برای بچه‌ها نوحه […]

شهید کمال کورسل؛ به یاد امام حسین (ع)

آقای نداوی، از مسئولین گردان: در گرماگرم عملیات مرصاد، نیروهایی که پشت منافقین هلی برن شده بودند، سه روز بود که آب و غذا نداشتند و امیدی هم به رسیدن کمک نبود. هوای گرم تابستان نیروها را تشنه کرده بود […]

نامه ای بزرگ از شهیدی کوچک!

یکی از رزمنده ها که مسئول غذای بچه ها بود، چند عدد کنسرو لوبیا آورد و بین بچه ها پخش کرد. همه زیر چادر بودند. مسئول تدارکات آنها شخصی به نام زینداری بود که به همه خوراکی کم می داد […]

مردم داری شهید حاج قاسم میرحسینی

 خدمت سربازی خودم را در گردان ۱۴۸ لشکر ۷۷ خراسان می گذراندم. غریب بودم. گاه عصرها دلم می گرفت و یاد سیستان می افتادم. اولین بار در کنار تانکر آب با میرحسینی آشنا شدم.. آن روز کنار تانکر آب ایستاده […]

فقط یک ماه؛ خاطره ای از شهید تورجی زاده

سید رحمان هاشمی دوست صمیمی محمدرضا بود. وقتی شهید شد خیلی به هم ریخت. بلند بلند گریه می کرد و می گفت:«بی انصاف! مگر قرار نبود باهم بریم». 🔸یک شب جمعه ای داشت دعای کمیل می خواند. تا گفت بسم […]

شهید بهشتی؛ پدر کار تشکیلاتی بود

🔹زمانی که بنی صدر با نخست وزیری آقای رجایی مخالفت می کرد، به شهید بهشتی گفتم:«شما چه اصراری روی رجایی دارید؟». 🔸 دکتر دفترچه ای را نشانم داد که مشخصات افراد زیادی در آن نوشته شده بود. می گفت: «هر […]

شهید بابایی در عرفات

💢سال ۱۳۶۶ كه به مكّه مشرف شدم، عضو كارواني بودم كه قرار بود شهيد بابايي هم با آن كاروان اعزام شود؛ ولي ايشان نيامدند و شنيدم كه به همسرشان گفته بودند بودن من در جبهه ثوابش از حج بيشتر است. […]

مردم داری شهید شیخ عباس شیرازی

💢شیخ عباس خود را کاملاً وقف وظایفش کرده بود. وقتی به جبهه می آمد، دیگر فارغ از زندگی و خانواده بود. 🔹خیلی وقتها تأسف می خورد و می گفت که ای کاش من در جاهای مختلف مسئولیتی نداشتم و کارهای […]

صفحه 1 از 111 12345678910 بعدی 203040...«