برش هاسه شنبه ۱ آبان ۱۴۰۳

شهید غلام حسین افشردی

کلام شهیدان: فرازی از وصیت نامه شهید سلیمانی : شهدا را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید.

https://images.irantarh.com/pr:sharp/rs:fit:0:0:0/plain/s3:/uploads/designs/1403/07/07/1727508222_ExSdI0.webp

مدیریت زمان در سیره شهید حسن باقری

جلسه‌ داشتيم‌. بعضي‌ها دير رسيدند. باقري‌ را تا آن‌ روز نمي‌شناختم‌. ديدم‌ جواني‌ بعد از خواندن‌ چند آيه‌ شروع‌ كرد به‌ صحبت‌. فكر كردم اعلام‌ برنامه‌ است‌. بعد ديدم‌ قرص‌ و محكم‌ گفت‌ «وقتي‌ به‌ برادرا می گوییم ساعت‌ نُه‌ […]

رعایت حلال و حرام در سیره شهید حسن باقری

هي‌ مي رفت‌ و مي‌آمد. براي‌ رفتن‌ به‌ خانه‌ دودل‌ بود. يادش‌ رفته‌ بود نان‌بگيرد. به‌ش‌ گفتم‌ «سهميه‌ي‌ امروز یک عدد نان‌ و ماست‌ پاكتي است، همین را بردار و برو.» گفت‌ «این را داده اند اين‌جا بخورم‌، نمی دانم […]

فرهنگ کتاب خوانی در سیره شهید حسن باقری

از مدرسه که بر می گشتیم، سر راه‌ رفتيم‌ كتاب‌فروشي‌. حسن هر چه پول‌ داشت‌ كتاب‌ خريد. مي‌خواند؛ براي‌ دكور نمي‌خريد. روزهاي‌ آخر هم، بيش‌تر كتاب‌ «ارشاد» شيخ‌ مفيد را مي‌خواند. به‌ صفحات مقتل‌ كه‌ مي رسيد، هاي هاي‌ گريه‌ […]

رعایت حق الناس در سیره شهید حسن باقری

نزديك‌ ظهر بود. از شناسايي‌ برمي‌گشتيم‌. از دي شب‌ تا حالا چشم روي‌ هم‌ نگذاشته‌ بوديم‌. آن‌قدر خسته‌ بوديم‌ كه‌ نمي‌توانستيم‌ پا از پا برداريم‌؛ كاسه‌ زانوهامان‌ خيلي‌ درد مي كرد. حسن‌ طرف‌ شني‌ جاده‌شروع‌ كرد به‌ نماز خواندن‌. صبر […]

راهکار مقابله با تهمت ها در سیره شهید حسن باقری

اگر بين‌ بسيجي‌ها حرفي‌ مي‌شد، شهید حسن باقری مي‌گفت‌ «براي‌ اين‌ حرف‌ها به‌ هم‌تهمت‌ نزنيد. اين‌ تهمت‌ها فردا باعث‌ تهمت‌هاي‌ بزرگتري‌ مي‌شه‌. اگه‌از دست‌ هم‌ ناراحت‌ شديد، دو ركعت‌ نماز بخوانيد بگوييد خدايا اين‌بنده تو حواسش‌ نبود. من‌ گذشتم‌، تو […]

مجازات قضا شدن نماز در سیره شهید حسن باقری

حسن در ایلام سرباز كه‌ بود، دو ماه‌ صبح‌ها تا ظهر آب‌ نمي‌خورد. نماز نخوانده‌ هم‌نمي‌خوابيد. مي‌خواست‌ يادش‌ نرود كه‌ دو ماه‌ پيش‌ يك‌ شب‌ نمازش‌قضا شده‌ بود.  کتاب یادگاران جلد ۴؛ فرزانه مردی، نشر روایت فتح، چاپ پنجم ۱۳۸۹؛ خاطره […]

نماز اول وقت در سیره شهید حسن باقری

سوار بليزر بوديم‌. مي‌رفتيم‌ خط‌. عراقي‌ها همه‌ جا را مي‌كوبيدند. حسن صداي‌ اذان‌ را كه‌ شنيد گفت‌ «نگه‌دار نماز بخوانيم‌.» گفتيم‌: «توپ‌ و خمپاره‌ می آید، خطر دارد.» گفت‌ «كسي‌ كه‌ جبهه‌ می آید، نماز اول‌ وقت‌ را نبايد ترك‌ […]

برشی از سیره هنری شهید حسن باقری

تركش‌ها كه‌ به‌ آب‌ مي‌خورد، ماهي‌ها مي‌آمدند بالا. تقريباً هر روز بساط‌ ماهي‌كباب‌ به‌ راه‌ بود. ماهي‌ درشتي‌ از سقف‌ سنگر آويزان‌ بود. بوي‌ ماهي‌ كه‌ به‌ مشام گربه‌ خورد، روي‌ دو تا پا بلند شد. بدنش‌ را حسابي‌كش‌ داده‌ […]

تهیه مسکن مهر به روش شهید حسن باقری

حسن كلاس‌ هشتم‌ بود. سال‌ چهل‌ و هشت‌، چهل‌ و نه‌. فاميل‌ دورشان‌ باچند تا بچه‌ي‌ قد و نيم‌قد از عراق‌ آواره‌ شده‌ بود. هيچي‌ نداشتند؛ نه‌جايي‌، نه‌ پولي‌. هفت‌ هشت‌ ماه‌ پي‌ِ صندوق‌دار مسجد لُرزاده‌ شده‌بود. مي‌گفت‌ «بابا يه‌ […]

پاسخ شهید حسن باقری به سؤال چگونه شهید شویم؟

داشتم‌ براي‌ نماز ظهر وضو مي‌گرفتم‌، دستي‌ به‌ شانه‌ام‌ زد. حسن باقری بود. سلام‌ و عليك‌ كرديم‌. نگاهي‌ به‌ آسمان‌ كرد و گفت‌ «علي‌! حيف است تا موقعي‌ كه‌جنگ تمام نشده، شهيد نشويم‌. معلوم‌ نيست‌ بعد از جنگ‌ وضع‌ چگونه […]

معرفی کتاب یادگارن جلد ۴؛ کتاب حسن باقری

 کتاب یادگاران جلد ۴؛ کتاب باقری نویسنده: فرزانه مردی ناشر: روایت فتح تاریخ چاپ: پنجم- ۱۳۸۹ این کتاب روایتی است کوتاه از سال های جهاد و مبارزه شهید غلام حسین افشردی معروف به حسن باقری در قالب یکصد برش. مجموعه […]

روضه خوانی شهید حسن باقری

آخرین جلسه فرماندهان، پیش از عملیات محرم بود. همه خوب ها جمع بودند: مجید بقائی، حسن باقری، مهدی زین الدین، حسین خرازی و دیگران.  یک بار دیگر همه برنامه ها مرور شد. بعد از اتمام جلسه حسن باقری ایستاد جلو، […]

صفحه 2 از 3 قبلی 123 بعدی