برش هاسه شنبه ۱ آبان ۱۴۰۳

شهادت طلبی

کلام شهیدان: فرازی از وصیت نامه شهید سلیمانی : شهدا را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید.

https://images.irantarh.com/pr:sharp/rs:fit:0:0:0/plain/s3:/uploads/designs/1403/07/07/1727508222_ExSdI0.webp

شهید کمال کورسل؛ به یاد امام حسین (ع)

آقای نداوی، از مسئولین گردان: در گرماگرم عملیات مرصاد، نیروهایی که پشت منافقین هلی برن شده بودند، سه روز بود که آب و غذا نداشتند و امیدی هم به رسیدن کمک نبود. هوای گرم تابستان نیروها را تشنه کرده بود […]

نامه ای بزرگ از شهیدی کوچک!

یکی از رزمنده ها که مسئول غذای بچه ها بود، چند عدد کنسرو لوبیا آورد و بین بچه ها پخش کرد. همه زیر چادر بودند. مسئول تدارکات آنها شخصی به نام زینداری بود که به همه خوراکی کم می داد […]

فقط یک ماه؛ خاطره ای از شهید تورجی زاده

سید رحمان هاشمی دوست صمیمی محمدرضا بود. وقتی شهید شد خیلی به هم ریخت. بلند بلند گریه می کرد و می گفت:«بی انصاف! مگر قرار نبود باهم بریم». 🔸یک شب جمعه ای داشت دعای کمیل می خواند. تا گفت بسم […]

ازدواج رؤیایی!

🔹تابستان سال شصت و چهار بود که در یکی از خیابان های شهر بافت به عیسی برخورد کردم. بعد از خوش و بش معمول از وضعیت زندگی اش پرسیدم. ◾️گفتم: دانشگاه رفتی؟ ازدواج کردی؟ ◽️گفت: عقد کرده ام. ◾️گفتم:«مبارکه! پس […]

خیلی زحمت کشیدم با تصادف نمیرم!

 می توانم بگویم محمودرضا بیشتر عمرش در تهران توی ماشینش گذشته بود مدام هم پشت فرمان موبایلش زنگ می خورد همه اش هم تماسهای کاری.  چند باری به او گفتم پشت فرمان این قدر با تلفن صحبت نکن، ولی نمی […]

من می‌دونم کِی شهید می شم!

قرار بود عملیات کنیم؛ خط هنوز آرام بود با بچه ها نشسته بودیم دورهم. یک دفعه یک موتوری، آمد از بغلمان رد شد و رفت جلو. گفتم: «این کیه دیگه؟ زود جلوش رو بگیرید نذارید بره اون سمت. صورتش را […]

دوست ندارم جنازه ام روی دست مردم بیاد

جواد عاشق گمنامی بود و همیشه می گفت: دوست ندارم جنازه ام روی این زمین جایی را بگیرد. در تشییع شهدای یکی از عملیات ها، رضا اشعری به جواد گفت: جواد یک روز می بینمت روی دست مردم. او هم […]

شهادت طلبی شهدا در کلام شهید احمد کاظمی

شهید احمد کاظمی خیلی دلباخته شهدا بود. اعتقاد داشت که شهادت به خواست خود انسان است: من اعتقاد دارم و به این اعتقادم نیز پایبند و راسخ هستم که هیچکدام از این بچه‌ها در جبهه به شهادت نرسیدند الا این […]

شهادت طلبی در سیره شهید احمد کریمی

حاج احمد هیکل درشتی داشت. بچه ها سر به سرش می گذاشتند. با این هیکل درشت چطور می خواهی توی قبرهای کوچک گلزار شهدا جا شوی؟! می خندید و می گفت: همین قبرها هم برای من زیاد است. آرزویش این […]

صفحه 1 از 4 1234 بعدی