اولین تظاهرات شهید سید مجتبی نواب صفوی
سال ۱۳۲۱ بود و ایران در اشغال متفقین. نان نایاب و گران، و ارزاق دیگر جیره بندی شده بود. سید مجتبی دانش آموز مدرسه صنعتی آلمانی ها بود. زنگ تفریح که شد روی یک صندلی چوبی رفت و رشته سخن […]
سال ۱۳۲۱ بود و ایران در اشغال متفقین. نان نایاب و گران، و ارزاق دیگر جیره بندی شده بود. سید مجتبی دانش آموز مدرسه صنعتی آلمانی ها بود. زنگ تفریح که شد روی یک صندلی چوبی رفت و رشته سخن […]
شرکت نفت آبادان دربست در اختیار انگلیسی ها بود. برای خودشان حکومتی داشتند آن اجنبی ها. حتی جلو رستوران های شان نوشته بودند: «ورود ایرانی و سگ ممنوع». سید مجتبی بعد از فراغت از تحصیل به استخدام شرکت نفت در […]
برخی دست به کار شده بودند تا جنازه خبیث رضا پهلوی را از موریس به ایران آورده و دفنش کنند. سید مجتبی با شنیدن این خبر آتش گرفت و در نشریه منشور برادری مقاله مفصلی را علیه رضا شاه نوشت […]
کسروی با جمع کردن مریدانی کلوپ باهماد آزادگان را پاتوق خود کرده بود. با تأسیس فرقه پاکدینی، پیامبر خود خوانده آنها شده بود. قرآن و مفاتیح را می سوزاندند و به امام صادق (ع) جسارت می کردند. ساعت دو بعد […]
با سید مجتبی هم درس بودیم. با پیشنهاد سید از نجف پیاده به سمت کربلا راه افتادیم. در تاریکی هوا، مرد عرب تنومندی خنجر به دست، با نعره «پول و جواهر هر چه دارید رو کنید» زَهره ام را ترکاند. […]
قرار بود رضا شاه از دبستان حکیم نظامی دیدن کند. قرار شد سید مجتبی که طی دو سال چهار سال را خوانده بود، به عنوان نماینده دانش آموزان دسته گلی را تقدیم رضا خان کند. جلوی شاه که رسید، دسته […]