احمد از همان کودکی احترام مادرش را داشت. بعضی مواقع که مادرش می گفت: “بروید از مغازه چیزی بخرید”. بقیه بچه ها به اقتضای عوالم بچه گی، تعلل می کردند اما احمد با همان درخواست اول به دنبال انجام کار می رفت.
در احترام به مادر، روی نکات ریز هم دقت داشت. موقع سوار شدن به ماشین باید مادر جلو می نشست و برادرها عقب.
راوی: پسر خاله و دوست شهید
کتاب سند گمنامی؛ زندگی و خاطرات شهید مدافع حرم احمد مکیان، تهیه و تدوین: گروه تحقیقاتی احیاء، ناشر: دفتر نشر معارف، نوبت چاپ: اول-۱۳۹۶ صفحه ۲۳ و ۳۴٫
به این مطلب رای دهید.
32
لینک کوتاه شده