بسمه تعالى
به نام آن كسى كه يادش آرامش دهنده قلبها و ذكرش شيرينى كام هاست
سلام عليكم جميعا و رحمه الله و بركاته
وصيتنامه محسن گلستانى فرزند على
مومنان بايد در راه خدا با آنان كه حيات مادى دنيا را بر آخرت ترجيح دادهاند جهاد كنند و هركس در جهاد به راه خدا كشته شود يا فاتح گردد زود باشد كه او را در بهشت ابدى اجرى عظيم دهيم. قرآن كريم :سوره نساء -آيه ۷۴٫
طبق آيه شريفه و چندين آيه ديگر مشابه همين آيه،خداوند متعال وظيفه مسلمين را در قبال دين اسلامى كه بر گزيدهاند مشخص نموده،كه ما نبايد تا زمانى كه انسان نماهايى هستند حيوان صفت،كه زندگى دنيوى را بر عالم آخرت ترجيح دادهاند وجود دارند، دست از مبارزه عليه مشركان به خدا و اين دنياپرستان بى دين و حسى دنيا پرستى و حب متاع دنيا بر داريم. البته مسئله آخرت و زندگانى جاويد مسئلهاى نيست كه بشود شرحش را در همين چند صفحه مختصر و با جوهر يك خودكار بيان كرد اما همين قدر كه حس مي كنم بايد روزى مقابل خداوند و رسولان و امامان و شهدل بايستيم و خجالت بكشيم.
از خيانت به امانتى كه آنها در اختيار ما گذاشتند نمي دانم چه بگويم و چه طور حسى را كه به من دست مي دهد برايتان شرح دهم. اگر ما كمى با خود خلوت كنيم و با عقل خودمان مشورت كنيم، مىبينيم تمامى راه هايى را كه ما مىتوانيم با پيمودن آن به طور صحيح رضايت خدا و اولياء او و مقربين درگاهش را جلب كنيم، خود پروردگار توسط پيامبر و قرآن كريم پيش پاى ما گذاشته و آن اين است كه هر فردى كه خودش را انسان با عقل و انديشه سالم مي داند، بايد اين نيرو و توان را در خودش حس كند كه مي تواند در مقابل هواهاى نفسانى خويش بايستد و مبارزه كند كه اين كار در اسلام جهادى است به نام جهاد اكبر و ما براى اينكه بتوانيم جهاد اكبر را در وجودمان پياده كنيم مراحلى را بايد بگذرانيم كه سختي ها و مشقات و مصيبت ها و شكست هايى را بايد متحمل شويم و صابرانه مقاومت كنيم ما كه از كثرت گناهان خويش آگاهيم و به مردن هم اعتقاد كامل داريم؛ پس چرا از فرصتى كه خداوند در اين جهاد اصغر يعنى (جنگ با كافران و مشركين و دنياپرستان )به ما داده است استفاده نكنيم تا بتوانيم يكشبه ره صد ساله را بپيماييم و با جنگيدن در راه خدا و كشته شدن در راه او پردهاى ضخيم روى گناهان چندين سالهمان بكشيم.
پس در راه تحقق بخشيدن به جهاد اكبر در خودمان، به جهاد اصغر با دشمنان دين بپردازيم. آرى در جبهه از خيلى گناهان كبيره دوريم و بيشتر سعى مي كنيم با ياد و ذكر خدا روحمان آرامش و قلبمان نشاط و وجودمان حالتى روحانى داشته باشد.
بارى هيچ كس نبايد براى ناكامى شهيدى، در اين دنيا اندوهگين شود؛ زيرا به كام و به وصال معشوقى ديرينه مي رسد كه از بطن تولد او را ياورى نموده و آن روزى كه من شهيد شوم روز عروسى من و آن سنگرى كه در آن جان دهم حجله دامادى من است.
از شما مىخواهم برايم مجلسى ساده در شان خودمان بگيرد و خرج هاى اضافه نكنيد. در عوص به محتاجان كمك كنيد و اگر اشكى از ديدگان شما سرازير شد، به ياد آقا ابا عبدالله (ع) باشيد و براى خانم زينب و يتيمان گريه كنيد و به پهلوى بشكسته فاطمه زهرا (س) و به مظلوميت على (ع) گريه كنيد و اگر براى اين خاندان و مصيبت هاى آنان، اشک تان سرازير نشد، پس براى خودتان بگرييد كه مبادا از اهل بيت (ع) دور باشيد و متوجه نباشيد كه مصائب آنها از تمامى مصيبت ها داغدارتر است .
و در آخر حرفهايى به عنوان خدمتگزار كوچكى براى شما و به عنوان برادر حقيرتان خواهشى عاجرانه دارم كه براي تان ذكر مي كنم.
-
امام عزيز را در هر نماز و عباددتان دعا كنيد
-
در راه تدوام و صدور انقلاب اسلامى تا پاى جان بايستيد .
-
سعى كنيد در تمام جبهههاى نبرد حق عليه باطل حضور دائم داشته باشيد. چه در خط مقدم و چه در پشت جبهه؛ چه با مال تان و حتى جان تان .
-
سعى كنيد خودتان را چنان بسازيد كه آمادگى ظهور حضرت مهدى (عج) را داشته باشيد.
-
ياد تمامى شهدا را هميشه زنده نگهداريد و دعا كنيد كه خداوند تمام شهدا را با شهيدان صدر اسلام و با ائمه و اولياى خودش محشور بسازد.
-
اتحادتان را حفظ كنيد و از صف خداپرستان حقيقى متفرق نشويد و منافقين تفرقه انداز را از خودتان دور كنيد تا اسير وسوسههاى شوم شيطانى آنان نشويد.
-
قرآن را زياد تلاوت كنيد و به معناى آن بيشتر عمل كنيد.
-
ياد امام حسين (ع) و شهداى كربلا و تمامى وقايع ايثارگرانه پيامبران و امامان و مصيبت هاي شان را زنده نگداريد.
-
به خاطر رضاى خدا و پابرجا بودن پرچم لا اله الا الله و براى دين مبين اسلام بجنگيد و سختى بكشيد؛ نه بخاطر حب متاع و دنيا و زمين و ثروت.
-
اشعار اسلامى را زنده نگداريد و سعى كنيد نوحه خوانى و سينه زنى و مراسم هاى دعاى كميل و توسل و ندبه را هر چه با شكوه تر برگزار كنيد كه تنها راه نزديك شدن به خدا، ادامه راه ائمه و گام برداشتن در راه آنهاست.
و در پايان متذكر مي شوم كه من در اين راه بىاجازه پدر و مادر نيامدم و آنها وقتى به من از كوچكى ادب آموختند و نماز وشيوه پاك بودن را در كنار آنها فرا گرفتم و از آن موقعي كه پدرم به من نوحهخوانى را آموخت، خودشان مرا با رضايت كامل به جبهه عليه ناپاكىها و مشركان با خدا فرستادند تا با آنها بجنگم و اين جنگ دنباله همان جنگ و اين جبهه ادامه همان جبهه است كه از كودكى مرا در آن ثبتنام كردند. پس من افتخار مي كنم به چنين پدر و مادرى و خيلى هم دوستشان دارم و من نمي خواهم فقط در اين دنياى دو روزه با آنها باشم و مي خواهم در آن دنيا تا ابد كنار هم باشيم اگر خدا قبول كند. چون سرانجام آنها هم بايد بيايند پيش ما و انشاءالله من زودتر بتوانم راهى را كه مي خواهند بياند، آب و جارو كنم. چون اين طور پدر و مادرها را على و فاطمه (ع) بايد پذيرايى كنند.
هر كجا خواستيد مرا دفن كنيد ،چون فرق نمي كند، فقط اعمال انسان مهم است. اين چند بيت شعر را از قول خداوند به بنده فرارى و گنهكار به روى كاغذ مي آورم:
اى ياغى ستمگر بر ما وفا نكردى*** عمرى تو اى فرارى رو سوى ما نكردى
هر شب منادى ما مىزد تو را صدايت *** اما تو يك شبى هم ما را صدا نكردى
ما پرده پوشيم از مهر بر جمله گناهت *** اما تو اى جفا جو از ما حيا نكردى
جداً بيائيم شرم و حيا كنيم كه در محضر خدا معصيت نكنيم و بيائيم با خدا آشتى كنيم كه برگشت همه ما به سوى اوست. و با آنهايى كه مي گويند اين جنگ تا كى ادامه دارد و يا اينكه مي گويند شما سهميه خود را به جبهه رفتهايد و ديگر بس است، اين آيه از سوره انفال را براى آنها بازگو مي كنم: «اى اهل ايمان بكشيد در راه خدا تا زماني كه فتنه و فساد برطرف شود و دين همه دين خدا گردد».
در پايان از تمامى دوستان و آشنايان و اقوام حلاليت مىطلبم. اميدوارم اين حقير را ببخشيد.
خداحافظ/
نگارش: سی ام مهر ۱۳۶۳
التماس دعا /
بنده حقير خداوند
محسن گلستانی
به این مطلب رای دهید.
00
لینک کوتاه شده