برش هادوشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۳

نگاهی به سیره اقتصادی شهید نورعلی شوشتری

کلام شهیدان: فرازی از وصیت نامه شهید سلیمانی : شهدا را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید.

برش اول:
رضا خمر؛ همکار شهید:

نورعلی اگر پولی برای کمک به دیگران می‌داد، طوری بود که فرد مقابل ناراحت نشود.

در مسیر رفتن به مأموریت پیرمرد نابینایی پنج شیشه عسل کنار جاده گذاشته بود و می‌فروخت. آقای شوشتری گفت: «برو ببین عسل‌هایش چطور است؟»

 سری به عسل‌ها زدم و گفتم: «عسل مرغوبی نیست».
حاج‌آقا پرسید: «شیشه‌ای چند می‌دهد؟». گفتم: «پنج هزار تومان».

خودشان پیاده شدند و هر پنج شیشه عسل رو برداشتند قیمت آنها بیست و پنج هزار تومان می‌شد؛ ولی حاج‌آقا به پیرمرد صدهزار تومان داد.

 پیرمرد گفت: «آقا! این پول زیاده». ایشان هم جواب دادند: «این هدیه‌ای از طرف من برای توست».

▫️برش دوم:
طیبه سرولایتی؛ همسر شهید:

بهار هر سال، روستا می‌رفتیم و روغن حیوانی می‌خریدیم. روزی با یک دبه روغن که اطرافش کثیف بود، وارد خانه شد. پرسیدم: «این روغن رو از کی گرفتی؟ اصلاً از این روغن استفاده نمی‌کنم». گفت: «خودم می‌خورم».

 آن قدر به فقرا اهمیت می‌داد که حتی حاضر نبود به‌خاطر کثیفی دبه روغن از خرید آن امتناع کند؛ مبادا دل نیازمندی را بشکند.

کتاب نیمه پنهان ماه ۳۰؛ شوشتری به روایت همسر شهید؛‌ نوشته مریم عرفانیان. نوبت چاپ:اول-۱۳۹۶؛ ناشر: روایت فتح. صحفه ۹۲-۹۱٫

به این پست امتیاز دهید.
حتما بخوانید:  زندگی نامه شهید علی سیفی

مطالب زیر رو هم از دست ندید…

نظرات و ارسال نظر