برش هاچهارشنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۳

محصور نشدن در قالب مدیریت در سیره شهید حسن باقری

کلام شهیدان: فرازی از وصیت نامه شهید سلیمانی : شهدا را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید.

 چند تا بسيجي‌ كنار جاده‌ منتظر ماشين‌ بودند. حسن‌ گفت‌ «ماشين را نگه‌ دار اين ها را سوار كنيم‌».

به آنها گفت‌: «اگر الان‌ فرمان‌ده تان‌ را مي‌ديديد، چه مي‌گفتيد؟»

یکی از آنها گفت‌: «حالا كه‌ دستمان‌ نمي‌رسد، اما اگر مي رسيد مي گفتيم‌ آخر خدا را خوش‌ می آید در اين‌ گرما پياده‌ برويم‌؟ تازه‌ غذاهايي‌ که برای مان می آورند اصلا خوب‌ نيست‌ و…».

حسن‌ با خنده‌ گفت‌ «می گویم رسيدگي‌ كنند. ديگر؟» آن‌ها هم‌ مي‌گفتند و مي‌خنديدند. به‌ مقرشان‌ كه‌ رسيديم‌، پياده‌ شدند رفتند.

 کتاب یادگاران جلد ۴؛ فرزانه مردی، نشر روایت فتح، چاپ پنجم ؛ خاطره شماره ۴۷٫

به این پست امتیاز دهید.
حتما بخوانید:  قدر دانی از زحمات همسر در سیره شهید کاظم نجفی رستگار

مطالب زیر رو هم از دست ندید…

نظرات و ارسال نظر