برش هادوشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۳

و ما ادراک ما نطنز!؛ خاطره ای از شهید احمدی روشن

کلام شهیدان: فرازی از وصیت نامه شهید سلیمانی : شهدا را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید.

رفته بودیم سخنرانی حاج آقا خوشوقت. بعد از سخنرانی دور حاج آقا جمع شدیم.

▪️مصطفی پرسید «حاج آقا، ظهور نزدیکه؟
▫️حاج آقا گفت:«تا شما توی نطنز چه کار کنید».

 مصطفی گفت:«یعنی ظهور ربط به این داره که ما اونجا چه کار می کنیم؟».

حاج آقا گفت: «آره، بالأخره ارتباط داره. شما برید نطنز کار کنید، کوتاه نیاید. یه ثانیه رو هم از دست ندید. با چراغ خدا برید سر کار با چراغ خدا هم برگردید».

بهانه زیاد بود برای این که کار را ول کنیم و برویم، ولی مصطفی خواب و خوراک نداشت. حاج آقا گفته بود رهبر چقدر پیگیر بحث هسته ای است. ورد زبانش شده بود باید کاری کنیم از دغدغه های آقا کم بشه.

کتاب یادگاران ، جلد ۲۲؛ کتاب احمدی روشن، نویسنده: مرتضی قاضی،ناشر: روایت فتح، تاریخ چاپ: چاپ نهم- ۱۳۹۳؛ خاطره شماره ۶۷.

به این پست امتیاز دهید.
حتما بخوانید:  وصیت نامه شهید جلال افشار

مطالب زیر رو هم از دست ندید…

نظرات و ارسال نظر